جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
[rank_math_breadcrumb]

چالش هایِ تجار و عواملِ تأثیرگذار بر یادگیری و یا اجرای قواعدِ اینکوترمز

خیلی از تُجّار، بازرگانان، دانشجویان و علاقمندان در برخورد با اینکوترمز Incoterms به دنبال یادگیری مفید و سریع آن هستند؛ ولی در زمان و یا پس از یادگیری آن حتی در ویرایش های مختلف و از روایتهای متفاوت، در زمانِ پیاده سازیِ عملیِ آن با مشکلاتی مواجه می‎شوند که ناشی از ابعادِ گسترده‌یِ این استانداردِ جهانی و ارتباط آن با جنبه ها و زوایای بسیار است. در این نوشتار، جدا از تعریف خود اینکوترمز یا تأکید بر ویرایش خاصی از آن (اینکوترمز 2020 یا سایر ورژن ها) به مرور برخی از آن زوایا و جنبه ها پرداخته شده است که ممکن است چالشهایی را برای فعالین در این حوزه ایجاد کرده باشد.

برخی از جنبه‌هایِ تجارت بین المللی فارغ از تعریف و پایه‌یِ اینکوترمز Incoterms که در عمل بر توافقاتِ حاصل از این ابزارِ جهانی تأثیر می‌گذارند و یا از آن تأثیر می‌پذیرند عبارتند از:

  • تنوعِ طیفِ مخاطبین، تفاوت‌ها و دیدگاه‌ها

دایره‌یِ افرادی که با مفاهیمِ اینکوترمز در ارتباط هستند بسیار گسترده است. حقوقدانان، مشاورین، کارشناسانِ مالی، متصدیانِ عملیات، نمایندگانِ مرزی، مدیرانِ بخش‌هایِ مختلفِ سازمان‌ها، گمرکات، شرکتهای تجاری و یا حمل و نقل اعم از کَریِر و فورواردر به مفاهیم اینکوترمز با دیدگاهِ یکسان نگاه نمی‌کنند؛ و در تفسیر و برقراریِ ارتباط با آن رویکرد‌هایِ متفاوتی دارند هرچند در تعریفِ پایه، اینکوترمز از مفاهیمی منسجم و غیرِ قابلِ تفسیر صحبت میکند ولی در عمل این اتحاد در تفاهم رخ نداده است. به عنوانِ مثال در موراد رایجِ بسیاری، دیده شده است که خریدار کالا را از فروشنده‌ای خاص با توافقِ EXW خریداری میکند ولی انتظار دارد فروشنده اقداماتی در جهت مساعدت در بارگیری و یا تشریفات گمرکی در مبدأ انجام دهد.

  • محدودیتِ فاکتورهایِ انسانی

مفاهیمِ ارگونومیک و یا فاکتورهایِ انسانی چنان دارای اهمیت هستند که اگر نادیده گرفته شوند یا میتوانند عواملی تأثیرگذار بر عدم کارکرد درستِ روشها باشند و یا هزینه هایِ سنگین را تحمیل کنند. مثلا بیش از آنکه لازم باشد یک فروشنده بر خریدارِ طرف مذاکره‌یِ خود توافق بر سری یک ترمِ خاص را متذکر شود، شاید بهتر باشد روی این مهم وقت بگذارد و ببیند مشکل اصلیِ خریدارش چیست و شاید در بیانِ درستِ مشکلِ خویش با چالشی مواجه باشد و این بیشتر یک فاکتور و ویژگی انسانی است که باید در ابتدا درست شناخته شده و سپس متناسب با آن پاسخی شایسته دریافت کند.

  • عرف‌هایِ تجاری

برای درکِ بهتر این آیتم، به شکلی مستقیم مثالی را مطرح میکنیم. فرض کنید در ادامه‌یِ مثالِ بندِ 1، فروشنده‌ای در توافقِ EXW با خریدار خود انتظاراتی بیش از مسئولیت از فروشنده داشته و بر رویِ آن تأکید نماید. در این مورد شاید اصرار فروشنده مبنی بر مبرا بودن از آن مسئولیت‌ها، بهترین پاسخ نباشد، هرچند از دیدگاهِ حقوقی حق بدیهیِ فروشنده است که اعلام نماید مسئولیتی جز تحویلِ سالمِ کالا در مبدأ ندارد؛ در اینجا پاسخِ بهتر که در عرفِ جهانیِ فروش و بازاریابی حاکم است، کمک و تسهیلگری در انجام تشریفات مورد انتظار خریدار توسطِ فروشنده را توجیه خواهد کرد؛ و این برخوردی متناسب به فراخورِ شرایط است که با تأکید بر بندهایِ یک استانداردِ جهانی قابلِ دستاورد نیست.

  • جغرافیایِ خاص

گاهی عواملی وجود دارد که در عرفِ منطقه‌ایِ جغرافیایی خاص ممکن است در تضاد با برخی رویه هایِ موردِ تأکید در اینکوترمز باشد. به عنوانِ مثال، قاره‌یِ قطبِ جنوب دارایِ بندرگاه و اسکله‌یِ کانتینری نیست و در برخی از دریاها به دلیل یخبندان امکان کشتیرانی وجود ندارد و اینها محدودیتهایی در جغرافیاهایِ خاص محسوب میگردند که ممکن است مثال های بیشتری از این دست قابلِ تصور باشند.

  • تأثیرِ مشی هایِ سیاسی و اقتصادی

تحریمِ‌هایِ سیاسی و یا اقتصادیِ اعمال شده در برخی مناطق جغرافیایی یا بعضی از کشورها یا دولت‌هایِ متبوعِ آنها، محدودیت‌هایی را در اجرایِ برخی از توافقاتِ مبتنی بر اینکوترمز ایجاد می‌کند. و یا خیلی از شرکتهایِ بین المللی مانند شرکت‌هایِ بیمه در انعقاد قرارداد با طرف‌هایِ مربوط به جغرافیایِ تحریم‌شده محدودیت دارند.

  • کنوانسوین‌ها، قوانین، قواعد و رویه‌ها

کنوانسیون‌ها توافقاتی چند‌جانبه بین چند کشور هستند که به دلیلِ اختصاصاتی که دارند، ممکن است ارتباطی به کشورهای دیگر نداشته و یا گاهی در تعاررضِ با برخی استانداردها باشند.

نیز قوانینِ پایه‌یِ کشورها در موضوعاتِ مختلف میتوانند با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشند. همچنین قواعد و رویه‌ها تابعِ ویژگیهایِ منطقه‌ای و سایرِ عواملِ محلی هستند. همه‌یِ این موارد میتوانند چالشهایی را در پیاده سازیِ استانداردهایِ جهانی ایجاد کنند که تاجر باید به آنها آگاه بوده و چنین فاکتورهایی را در ارزیابی‌هایِ خود و اثرِ آنها بر توافقاتِ اینکوترمز در نظر داشته باشد.

  • سایرِ علوم و دانش‌ها

گاهی پیش می‌آید که اصطلاحات و عناصر تعریف شده‌یِ پایه در علوم مختلف که ‏هر یک در استانداردِ تعریف شده‌یِ خود معتبر هستند؛ در تناظر یک به یک، با ‏یکدیگر هم‌پایه نبوده و شاید حتی در برخی گوشه‌ها در ناهماهنگی یا تضاد باشند. به ‏عنوان مثال تفاوتهایی در تعاریف ‏FCA، ‏DAP‏ یا ‏CPT‏ در کسب و کار‌ها، صنایع و ‏استانداردهایِ متفاوت وجود دارد که به سادگی قابلِ جستجو و بررسی است. هرچند ‏این تفاوتها دلیل بر تفسیری اشتباه نمی‌شوند ولی آنچه آشکار است آن است که در ‏عمل این آثار و نتایج تجربه و دیده شده است.‏

  • سایرِ عوامل

شما چه عواملِ دیگری را می‌شناسید که در اجرایِ توافقاتِ مبتنی بر اینکوترمز و یا سیاست‌هایِ تجاریِ بین‌الملل تأثیرگذار باشد؟

هدف آن‌است تا بدانیم بدون در نظر گرفتن این تأثیرات و صرفا با تأکیدِ خشک بر ترمهایِ مکتوب و الزاماتِ مستند هرچند در اعتبارِ استانداردهایی جهانی، نمی‌توان رهیافتی بر موفقیت‌های تجاری به دست آورد و از دیدگاهی دیگر، یک تاجر مخصوصا در کسوتِ فروشنده یا صادر‌کننده، هر چه در شناخت عواملِ موردِ اشاره‌یِ بالا در فرایندهای تجاریِ خود دقت نظر داشته باشد، موفقیت‌هایِ بیشتری را ابتدا در حصول به پیشرفتِ خود و در گامِ بعد، تحققِ استانداردهایِ جهانی مانند اینکوترمز خواهد داشت.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *